شگفت آمدن. عجیب به نظر آمدن. شگفت جلوه گر شدن. غریب نمودن. استغراب. (تاج المصادر بیهقی) : غریب نآیدش از من غریو گر شب و روز بناله رعد غریوانم و به صورت غرو. کسائی. نه آن میوه ای کو غریب آیدت کزو تا توانی نصیب آیدت. نظامی. رجوع به غریب نمودن شود
شگفت آمدن. عجیب به نظر آمدن. شگفت جلوه گر شدن. غریب نمودن. استغراب. (تاج المصادر بیهقی) : غریب نآیدش از من غریو گر شب و روز بناله رعد غریوانم و به صورت غرو. کسائی. نه آن میوه ای کو غریب آیدت کزو تا توانی نصیب آیدت. نظامی. رجوع به غریب نمودن شود